محل تبلیغات شما
پنج شنبه که رفتم خونه جان شیرین پای کلاسای مجازیش بود و البته در حال سخنرانی تندی ناهار رو گرم کردم و خوردیم ( لوبیا پلوی شب قبل ) بعدش جان شیرین باید میرفت جایی بازدید و من کلاس بعدیشو شرکت کردم البته که دیگه فقط انلاینم و نکته برداری و اینا رو انجام نمیدم اصلا همون لحظه استاد سراغ تمرینای هفته قبلو گرفت منم اومدم به جان شیرین بزنگم اشتباهی زنگیدم مامانش . چون شمارش تو تماسای اخیرم بود دیگه باهم یکم حرف زدیم و از م1 گفت که خداروشکر کامل خوب شده و ازمایش

بارداری + نم نم بارون

صدا دوبلریه مسلط

حق عدم تحصیل برای زوج

شیرین ,جان ,البته ,رو ,مامانش ,زنگیدم ,جان شیرین ,اشتباهی زنگیدم ,بزنگم اشتباهی ,شیرین بزنگم ,اومدم به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها